قاتل جزئیات قتل 2زن را فاش کرد.

سارق مسلحي که به انگيزه سرقت ، 2 زن را در نظرآباد به قتل رسانده بود ، روز گذشته در شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران مدعي شد ، يکي از مقتولان را او و ديگري را همسرش به قتل رسانده است ! 10 بهمن سال 82 مردي به کلانتري نظرآباد هشتگرد کرج مراجعه کرد و ناپديد شدن دختر جوان خود به نام زهرا - الف را که معلم بوده است ، خبر داد. اين مرد در تشريح ماجرا به پليس گفت : ظهر روز گذشته ، دخترم خانه را به مقصد کارش ترک کرد و برنگشت. گمان بردم به دليل تاريکي هوا، خانه يکي از اقوام مانده است و امروز همه جا را سر زديم و خبري از او نشد. با شکايت اين مرد ، پرونده براي تحقيقات بيشتر در اختيار کارآگاهان جنايي اداره آگاهي هشتگرد قرار گرفت. جستجوهاي پليس براي يافتن معلم گمشده ادامه داشت ، تا اين که 3 روز پس از شکايت خانواده وي ، مرد ناشناسي با مرکز فوريت هاي پليسي 110 تماس گرفت و از پيدا شدن جسد يک زن جوان خبر داد. کارآگاهان جنايي بلافاصله به محل کشف جسد عزيمت کردند و داخل گودالي حوالي شهرک آزادگان با جسد زني روبه رو شدند که هيچگونه مدرک شناسايي همراه نداشت. با دستور بازپرس کشيک جنايي ، جسد مقتول براي شناسايي علت مرگ به پزشکي قانوني منتقل شد و ماموران که احتمال مي دادند جسد مقتول مربوط به معلم گمشده باشد ، عکس وي را با تصوير جسد پيدا شده تطبيق دادند و دريافتند که جسد متعلق به اوست. نظريه پزشکي قانوني نشان مي داد وي بر اثر اصابت يک جسم سخت به سرش جان باخته است. با کشف هويت جسد ، تحقيقات براي يافتن يک قاتل و انگيزه وي آغاز شد تا اين که پس از گذشت چند ماه ، ماموران با جسد زن ميانسالي در يک باغ متروکه حوالي هشتگرد روبه رو شدند که بر اثر خفگي جان باخته بود و هيچ مدرکي براي شناسايي اش وجود نداشت. جسد به پزشکي قانوني منتقل شد و تحقيقات کارآگاهان جنايي براي فاش شدن راز 2 جنايت ادامه داشت ، تا اين که سوم شهريور سال 83 ، زني به دادسراي امور جنايي هشتگرد مراجعه کرد و راز قاتل بودن شوهرش را فاش کرد. با حضور يک زن در دادسراي جنايي هشتگرد ، راز 2 جنايت فاش شد     اين زن به بازپرس جنايي گفت : يک سال پيش وقتي 12 ساله بودم ، بر اثر مشکلاتي که با خانواده ام پيدا کردم ، به گمان اين که مي توانم زندگي بهتري پيدا کنم ، از خانه فرار کردم. پس از فرار وقتي در يکي از بوستان ها بودم ، 2 جوان مزاحم من شدند و مردي به نام بهزاد - م مرا از دست آنها نجات داد. او وقتي فهميد از خانه فرار کرده ام ، به من ابراز علاقه کرد و با وجود مخالفت شديد خانواده اش با من ازدواج کرد. بعد موضوع را با خانواده ام در ميان گذاشتم و شرايط به حالت عادي خود برگشت. زن جوان ادامه داد: يکي از روزهاي زمستان سال گذشته وقتي در خانه بودم ، شوهرم آشفته و هراسان به خانه آمد. سر و صورتش خون آلود بود. وقتي علتش را پرسيدم گفت : با دختر جواني درگير شده و او را کشته است. وي افزود: شوهرم مرا تهديد کرد که ماجرا را با کسي در ميان نگذارم و روز بعد مرا به محل حادثه برد و جسد را نشانم داد. چند وقت بعد ، زن ديگري را کشت و مرا وادار کرد در سرقتهايي که از خانه ها مي کند ، او را کمک کنم. اکنون بهزاد به اتهام سرقت مسلحانه در زندان رجايي شهر کرج به سر مي برد. به اين ترتيب ، اين فرضيه براي کارآگاهان جنايي که بهزاد قاتل هر دو زن است ، قوت گرفت. سارق مسلح براي تحقيقات و فاش شدن راز قتل زهرا و زن ناشناس به مرکز پليس منتقل شد و پس از گذشت چند شبانه روز بازجويي پليسي به 2 فقره قتل اعتراف و انگيزه اش را از اين کار ، سرقت بيان کرد. روز گذشته بهزاد م (متهم به قتل) در شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران حضور يافت. در ابتداي جلسه دادگاه ، داديار خاکي نماينده دادستان تهران به دفاع از شرح کيفرخواست پرداخت و براي مرد جنايتکار به اتهام 2 فقره قتل عمد تقاضاي اشد مجازات کرد سپس اولياي دم يکي از مقتولان (به نام زهرا الف) براي قاتل تنها دخترشان تقاضاي قصاص کردند و نماينده دادستان هم با توجه به اين که اولياي دم مقتول دوم به نام فريده ح شناسايي نشدند ، براي متهم تقاضاي قصاص کرد. قاضي عزيز محمدي رئيس شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران از شهرزاد ، همسر قاتل خواست به عنوان مطلع ، از جزئيات جنايت هاي شوهرش بگويد. زن جوان ، شوهرش را جنايتکار معرفي کرد     شهرزاد به قاضي دادگاه گفت : من گفته هاي قبلي ام در دادسرا را قبول دارم. شوهرم (بهزاد) مرتکب قتل هر دو زن شده است حتي در قتل دختر جواني که معلم بود ، مرا به محلي که جسد وي را انداخته بود، برد و در فاصله 150 قدمي ام جسد زن جوان را يک لحظه مشاهده کردم. وي ادامه داد: شوهرم مرتکب 25 فقره سرقت از خانه ها و موتورسيکلت شده و من فقط با تهديد وي در 3 مورد از سرقتها با او همکاري کردم ، آن هم در سرقت از چند مرد افغان در پارک جنگلي چيتگر که يک نفر را هم با چاقو مجروح کرد. چند ماه بعد از قتلها که به شمال رفته بوديم ، غفلتم باعث شد فرزندم غرق شود و شوهرم مدام مي گفت تو مرتکب قتل شده اي. وقتي به اتهام سرقت مسلحانه به زندان افتاد ، عذاب وجدان رهايم نکرد و تصميم گرفتم راز جنايت هايش را فاش کنم. قاضي دادگاه پس از شنيدن اظهارات شهرزاد ، از بهزاد خواست در جايگاه مخصوص قرار بگيرد و به دفاع از خود بپردازد. متهم به قتل ، يک فقره قتل را در دادگاه پذيرفت     بهزاد در اظهاراتش گفت : من فقط فريده را به قتل رساندم و زنم شهرزاد ، معلم جوان را به قتل رسانده است. روز حادثه من و زنم به همراه فرزند کوچکمان به سمت شهرک آزادگان رفتيم تا خانه اي را که مي خواستيم از آن سرقت کنيم ، از پيش شناسايي کنيم. هنوز از خودرو پياده نشده بوديم که متوجه زن جواني شديم که کيفش را محکم به دست گرفته و گوشه جاده منتظر تاکسي ايستاده بود. متهم به قتل افزود: زنم با ديدن وي يکدفعه جا خورد و گفت : زن جوان را مي شناسم ، او دختر يک خانواده پولدار است و به يقين پول زيادي همراه دارد و از من خواست از وي سرقت کنيم. به اين ترتيب ، اسلحه دست سازي را که همراه داشتم از من گرفت و 2 نفري به سمت دختر جوان رفتيم و او را با تهديد به سمت يک گودال در سه راهي نظرآباد برديم. متهم به قتل ادامه داد: زنم از من خواست او را بکشم و تهديدم کرد که اگر آن زن را به قتل نرسانم ، خودش او را مي کشد و جنايت را به گردن من مي اندازد. زن جوان را داخل گودال انداختيم و شهرزاد با اسلحه بالاي سرش ايستاد و او را کشت. من فقط فريده را که در خيابان با وي آشنا شده بودم به انگيزه سرقت در يک باغ با دستهايم خفه کردم. قاضي عزيز محمدي پس از شنيدن آخرين دفاعيه متهم به قتل ، وي را با قرار تجديد بازداشت موقت روانه زندان کرد و همراه 4 قاضي مستشارش وارد شور شد تا حکم قضايي قانوني در اين باره صادر شود.

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: